برای معاملهگران، نسبتهای مالی یکی از ابزارهای ضروری هستند که در تحلیلهای بازار استفاده میشوند. این نسبتها برای درک وضعیت مالی، عملکرد و ریسکهای بالقوه یک شرکت به کار میروند و به معاملهگران برای تصمیمگیری در مورد گام بعدی خود کمک میکنند.
با تحلیل صحیح نسبتهای مالی، میتوانید سلامت مالی شرکتها را ارزیابی کرده و همچنین روندهای بازار، حرکتهای قیمت و فرصتهای سرمایهگذاری بالقوه را شناسایی کنید.
در این مقاله، نحوه استفاده از نسبتهای مالی در معاملات را بررسی خواهیم کرد.
تحلیل نسبتها روشی است که برای ارزیابی وضعیت مالی، عملکرد و کارایی یک شرکت استفاده میشود. این روش تحلیلی از طریق محاسبات و مقایسههای انجام شده در صورتهای مالی انجام میشود.
این تحلیل شامل نسبتهای مالی است که در گروههای اصلی مانند نقدینگی، سودآوری، کارایی و اهرم تقسیمبندی میشود. این دستهبندیها به ارزیابی توانایی شرکت برای پرداخت بدهیهای کوتاهمدت، حاشیه سود، کارایی استفاده از داراییها و سطح اهرم مالی کمک میکند.
تحلیل نسبتها تنها عملکرد یک شرکت را ارزیابی نمیکند، بلکه این امکان را فراهم میآورد که با شرکتهای دیگر در صنعت مقایسه شود. این امر به سرمایهگذاران کمک میکند تا بفهمند آیا یک شرکت بالاتر از متوسط صنعت عمل میکند یا پایینتر از آن.
معاملهگران وضعیت مالی داراییهای معاملهشده در بازارها را از طریق بررسی دادههای مالی گذشته و حال با استفاده از تحلیل نسبتها ارزیابی میکنند. به عنوان مثال، با مقایسه نسبتهای قیمت بین جفت ارزها، آنها میتوانند نسبت قیمت به درآمد (P/E) را تعیین کنند که معیاری ارزشمند برای ارزیابی ارزش یک جفت ارز خاص است.
نسبتهای مالی میتوانند برای اهداف زیر استفاده شوند:
نسبتها به عنوان نقاط مقایسه برای داراییها استفاده میشوند و معمولاً به تنهایی مورد استفاده قرار نمیگیرند. بلکه آنها با نسبتهای گذشته برای همان دارایی یا با نسبتهای مشابه از داراییهای دیگر مقایسه میشوند.
برای مثال، در بازار کالاها، میانگین نسبت قیمت به درآمد داراییهایی مانند طلا و نفت میتواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. اگر نسبت P/E یک کالا پایینتر یا بالاتر از سایر داراییها در بخش باشد، آن کالا احتمالاً کمارزش یا پرارزش است. مورد اول ممکن است در آینده روند صعودی داشته باشد، در حالی که مورد دوم ممکن است روند نزولی داشته باشد تا زمانی که هر کدام با ارزش ذاتی خود هماهنگ شوند.
نسبتهای مالی برای ارزیابی وضعیت مالی و عملکرد یک شرکت طبقهبندی میشوند. این نسبتها با مقایسه معیارهای مالی مختلف، اطلاعات جامعتری فراهم میکنند.
اصلیترین انواع نسبتهای مالی به شرح زیر است:
این نسبتها توانایی یک شرکت برای پرداخت بدهیهای کوتاهمدت را اندازهگیری میکنند. رایجترین نسبتهای نقدینگی عبارتند از:
برای ارزیابی سودآوری و توانایی کسب درآمد یک شرکت استفاده میشود، نسبتهای سودآوری نشان میدهند که یک شرکت چقدر به طور مؤثر سود کسب میکند. رایجترین نسبتهای سودآوری عبارتند از:
نسبتهای بدهی نشان میدهند که ساختار مالی یک شرکت چقدر از طریق بدهی تأمین مالی شده است. این نسبتها برای ارزیابی توانایی شرکت در بازپرداخت بدهیها و ریسکهای مالی آن استفاده میشوند. رایجترین نسبتهای بدهی عبارتند از:
برای ارزیابی کارایی عملیات کسبوکار و مدیریت منابع استفاده میشوند، نسبتهای کارایی نشان میدهند که یک شرکت چقدر به طور مؤثر از داراییها و منابع خود استفاده میکند. رایجترین نسبتهای کارایی عبارتند از:
نسبتهای انتظارات بازار یکی از رایجترین نسبتها در تحلیل بنیادی هستند. این نسبتها به درک چگونگی ارزیابی بازار از انتظارات سودآوری آینده یک شرکت کمک میکنند. این نسبتها عبارتند از:
در اینجا برخی از نسبتهای مالی کلیدی برای در نظر گرفتن در هنگام معامله و استفادههای آنها آورده شده است:
نسبت جاری: توانایی پرداخت بدهیهای کوتاهمدت را اندازهگیری میکند. این نسبت به صورت نسبت داراییهای جاری به بدهیهای جاری محاسبه میشود. نسبت جاری بالا نشاندهنده این است که شرکت نقدینگی بالایی دارد و میتواند به راحتی بدهیهای کوتاهمدت خود را پرداخت کند.
حاشیه سود ناخالص: نسبت سود ناخالص به فروش کل. این نسبت نشاندهنده توانایی شرکت در کنترل هزینهها و میزان سودی است که از فروش به دست میآورد. حاشیه سود ناخالص بالا نشاندهنده مدیریت خوب هزینهها و مدل تجاری سودآور شرکت است.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام: نسبت بدهی کل به حقوق صاحبان سهام. این نسبت نشان میدهد که چه میزان از شرکت از طریق بدهی تأمین مالی شده است. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بالا نشاندهنده بار بدهی بالا و ریسک مالی بیشتر است.
حاشیه سود خالص: نسبت سود خالص به فروش کل. این نسبت نشان میدهد که یک شرکت چقدر سود پس از پوشش تمام هزینهها به دست میآورد. حاشیه سود خالص بالا نشاندهنده کارایی بالای شرکت و سودآوری زیاد است.
نسبت چرخش داراییها: نسبت فروش به داراییهای کل. این نسبت نشاندهنده این است که یک شرکت چقدر به طور مؤثر از داراییهای خود برای ایجاد فروش استفاده میکند. نسبت چرخش داراییهای بالا نشاندهنده مدیریت مؤثر داراییها و توانایی افزایش فروش است.
در ادامه میتوانید نسبتهای مالی مختلف و تفاوتهای آنها را به وضوح در جدول زیر مشاهده کنید:
نسبت مالی | توضیحات | محاسبه | تفسیر |
---|---|---|---|
نسبت جاری | اندازهگیری نقدینگی کوتاهمدت | داراییهای جاری / بدهیهای جاری | مقدار بالاتر نشاندهنده نقدینگی بهتر |
حاشیه سود ناخالص | نشاندهنده سودآوری از عملیات اصلی | (سود ناخالص / فروش کل) * 100 | مقدار بالاتر نشاندهنده کنترل بهتر هزینهها و سودآوری |
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام | ارزیابی اهرم مالی | بدهی کل / حقوق صاحبان سهام | مقدار بالاتر نشاندهنده بدهی بیشتر و ریسک مالی بالاتر |
حاشیه سود خالص | اندازهگیری سودآوری کلی | (سود خالص / فروش کل) * 100 | مقدار بالاتر نشاندهنده سودآوری کلی بهتر |
نسبت چرخش داراییها | ارزیابی کارایی داراییها | فروش کل / داراییهای کل | مقدار بالاتر نشاندهنده استفاده مؤثرتر از داراییها |
نسبت سریع | اندازهگیری نقدینگی کوتاهمدت بدون موجودی | (داراییهای جاری - موجودیها) / بدهیهای جاری | مقدار بالاتر نشاندهنده نقدینگی بهتر بدون تکیه بر موجودیها |
بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) | ارزیابی سودآوری نسبت به حقوق صاحبان سهام | سود خالص / حقوق صاحبان سهام | مقدار بالاتر نشاندهنده استفاده مؤثرتر از حقوق صاحبان سهام |
بازده داراییها (ROA) | اندازهگیری سودآوری نسبت به داراییهای کل | سود خالص / داراییهای کل | مقدار بالاتر نشاندهنده استفاده مؤثرتر از داراییها |
نسبت پوشش بهره | ارزیابی توانایی پرداخت هزینههای بهره | EBIT / هزینههای بهره | مقدار بالاتر نشاندهنده توانایی بهتر در پوشش پرداختهای بهره |
نسبت چرخش موجودیها | ارزیابی سرعت فروش و جایگزینی موجودیها | هزینه کالاهای فروختهشده / موجودی متوسط | مقدار بالاتر نشاندهنده مدیریت مؤثرتر موجودیها |
نسبتهای مالی برای چه اهدافی استفاده میشوند؟
نسبتهای مالی برای ارزیابی سلامت مالی، عملکرد و کارایی شرکتها استفاده میشوند. آنها همچنین برای تحلیل نقدینگی، سودآوری و سطح بدهی شرکتها، پیشبینی عملکرد آینده و مقایسه آنها با سایر شرکتها در صنعت مفید هستند.
کدام نسبتهای مالی برای اندازهگیری سودآوری استفاده میشوند؟
نسبتهای مالی که برای اندازهگیری سودآوری استفاده میشوند شامل حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود خالص و بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) هستند.
نسبت جاری چیست و چگونه تفسیر میشود؟
نسبت جاری نشاندهنده توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت است. این نسبت به صورت نسبت داراییهای جاری به بدهیهای کوتاهمدت محاسبه میشود. نسبت جاری بالا نشاندهنده این است که شرکت نقدینگی بالایی دارد و میتواند به راحتی بدهیهای کوتاهمدت خود را پرداخت کند.
نسبتهای مالی از کدام صورتهای مالی استخراج میشوند؟
نسبتهای مالی از صورتهای مالی مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدی استخراج میشوند. این صورتهای مالی اطلاعاتی در مورد داراییها، بدهیها، درآمدها و هزینههای شرکت فراهم میکنند.
نسبتهای مالی چگونه مقایسه میشوند؟
نسبتهای مالی با مقایسه آنها با نسبتهای گذشته شرکت یا نسبتهای سایر شرکتها در همان صنعت تحلیل میشوند.
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری چگونه تفسیر میشود؟
ارزش بازار به ارزش بازار شرکت اشاره دارد، در حالی که ارزش دفتری به ارزش شرکت در رکوردهای حسابداری اشاره دارد. این نسبت نشان میدهد که سهام شرکت چگونه توسط بازار ارزیابی میشود و آیا سهام آن ارزش بیش از حد دارد یا خیر.
نسبت قیمت/درآمد (P/E) چگونه محاسبه و تفسیر میشود؟
نسبت قیمت/درآمد (P/E) به صورت نسبت قیمت سهام یک شرکت به درآمد هر سهم آن محاسبه میشود. این نسبت نشان میدهد که سرمایهگذاران چقدر حاضرند برای سودآوری آینده شرکت پرداخت کنند.
سیاست مالی مجموعهای از تصمیمات و اقدامات اقتصادی است که دولت برای حفظ ثبات اقتصادی و هدایت اقتصاد در مسیر رشد از آن استفاده میکند.
جزئیاتنقاط محوری یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که به معاملهگران کمک میکنند تا سطوح قیمتی مهمی را شناسایی کنند که بازار احتمالاً در آنها تغییر جهت میدهد
جزئیاتنحوهٔ پردازش معاملات در کارگزاران ECN و STP متفاوت است و تجربههای معاملاتی مختلفی را برای مشتریانشان ایجاد میکنند.
جزئیاتدر کانال تلگرام ما عضو شو و سیگنالهای معاملاتی رایگان رو دریافت کن!
به کانال تلگرام ما بپیوندید!