چرخههای بازار و شرایط اقتصادی فرصتها و ریسکهایی را برای سرمایهگذاران به همراه دارند. در فازهای مختلف این چرخهها، برخی بخشها معمولاً عملکرد بهتری از سایرین دارند.
استراتژیهای چرخش بخشها به معاملهگران این امکان را میدهند که تغییرات چرخهای را تحلیل کرده و پیشبینی کنند که کدام بخشها احتمالاً در زمانهای مختلف عملکرد بهتری خواهند داشت.
به طور معمول، در دورههای توسعه اقتصادی، بخشهایی مانند فناوری، صنایع و کالاهای مصرفی تمایل به رشد دارند، در حالی که بخشهای دفاعی مانند مراقبتهای بهداشتی، انرژی و کالاهای مصرفی در دوران رکود پیشتاز هستند. استراتژیهای چرخش بخشها بر اساس درک فاز فعلی چرخه اقتصادی و سرمایهگذاری در بخشهایی است که با آن فاز سازگار هستند.
در این مقاله، به بررسی مفهوم چرخش بخشها و استراتژیهای رایج مورد استفاده میپردازیم.
چرخش بخشها یک استراتژی سرمایهگذاری است که شامل شناسایی بخشهایی میشود که در فازهای مختلف چرخههای اقتصادی عملکرد بهتری خواهند داشت و سرمایهگذاری در این بخشها.
بازارها معمولاً از مراحل چرخهای مانند توسعه، اوج، رکود و بازیابی عبور میکنند. این چرخهها بر عملکرد بخشهای مختلف تأثیر میگذارند. در استراتژیهای چرخش بخشها، سرمایهگذاران فاز فعلی اقتصاد را شناسایی کرده و در بخشهایی که بهترین عملکرد را در این فاز دارند، سرمایهگذاری میکنند.
برای مثال، در فاز توسعه، بخشهایی مانند فناوری، صنایع و کالاهای مصرفی تمایل به عملکرد بهتر دارند، در حالی که در دوران رکود، بخشهای دفاعی مانند مراقبتهای بهداشتی، کالاهای مصرفی و انرژی ترجیح داده میشوند.
چرخه بازار به فازهای تکراری گفته میشود که قیمت یک دارایی یا بازار عمومی در طول زمان طی میکند. این چرخهها تحت تأثیر احساسات سرمایهگذاران، شرایط اقتصادی و سایر عوامل قرار دارند. چرخه بازار معمولاً از چهار مرحله اصلی تشکیل شده است:
چرخه اقتصادی یک فرآیند تکراری است که مراحل توسعه و انقباض یک اقتصاد را نشان میدهد. این چرخهها بسته به سطح فعالیت اقتصادی و نرخ رشد تغییر میکنند:
چرخه بازار و چرخه اقتصادی دو فرآیند هستند که بهطور همزمان حرکت میکنند، اما بر جنبههای مختلف تمرکز دارند. رابطه میان آنها میتواند به این صورت خلاصه شود که شرایط اقتصادی معمولاً بر عملکرد بازار تأثیر میگذارد.
چرخه بازار معمولاً بستگی به تغییرات قیمت داراییها در طول زمان و احساسات سرمایهگذاران دارد. این چرخه در بازارهایی مانند سهام، کالاها یا سایر داراییهای مالی مشاهده میشود. حرکتهای قیمت تحت تأثیر انتظارات سرمایهگذاران و احساسات بازار است.
اما چرخه اقتصادی بر اساس وضعیت کلی اقتصاد، از جمله شاخصهای کلان اقتصادی مانند تولید، بیکاری و تورم است. این چرخه نمایانگر دورههای رشد و انقباض اقتصادی است.
در بازار بورس، شرکتها بر اساس بخشهایی که در آن فعالیت میکنند دستهبندی میشوند. این بخشها نمایانگر مناطق مختلف اقتصاد هستند که هرکدام دینامیک خاص خود را دارند.
در مجموع 11 بخش اصلی و 163 زیر بخش در این دستهبندیها وجود دارد. در زیر میتوانید 11 بخش اصلی را مشاهده کنید:
استراتژیهای چرخش بخشها به سرمایهگذاران کمک میکنند تا با تغییر به سمت بخشهایی که تمایل دارند در دورههای مختلف چرخه اقتصادی عملکرد بهتری داشته باشند، سبد سرمایهگذاری خود را بهینه کنند. استراتژیهای مختلف بر تحلیل عملکرد نسبی بخشها، پیگیری روندهای فصلی یا ارزیابی تفاوتهای جغرافیایی تمرکز دارند.
در زیر، رایجترین استراتژیهای چرخش بخشها آورده شده است:
رویکرد چرخه کسبوکار
رویکرد چرخه کسبوکار یکی از رایجترین روشها در استراتژیهای چرخش بخشها است. این استراتژی بر اساس طبیعت چرخهای اقتصاد است که از مراحل مختلف (توسعه، اوج، رکود و بازیابی) عبور میکند و عملکرد بخشهای مختلف را در این مراحل تحلیل میکند.
هدف این استراتژی شناسایی بخشهایی است که در هر فاز اقتصادی بهترین عملکرد را دارند و سرمایهگذاری در آنها بهمنظور کسب سود.
رویکرد چرخه کسبوکار شامل چهار مرحله اصلی است:
رویکرد قدرت نسبی
رویکرد قدرت نسبی یک روش است که در آن سرمایهگذاران با مقایسه عملکرد بخشهای خاص با دیگر بخشها یا شاخصهای کلی بازار، تصمیمات استراتژیک سرمایهگذاری میگیرند. این روش شامل دو مرحله اصلی است:
مرحله اول تحلیل عملکرد بخشهای مختلف است. سرمایهگذاران حرکتهای قیمتی، بازدهها و روندهای بخشهای مختلف را بررسی میکنند تا شناسایی کنند که کدام بخشها از بازار کلی بهتر عمل میکنند.
برای مثال، شاخصهایی مانند RSI نشان میدهند که آیا یک بخش خاص در ناحیه خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد است. معاملهگران از این دادهها استفاده میکنند تا تعیین کنند کدام بخشها در روند صعودی هستند و کدامها در روند نزولی.
در مرحله بعد، عملکرد یک بخش خاص با شاخص بازار (مانند S&P 500) مقایسه میشود. اگر یک بخش از بازار کلی بهتر عمل کند، بهعنوان یک بخش قوی در نظر گرفته میشود. معاملهگران هدف دارند که با سرمایهگذاری در این بخشهای قوی، بازدهی بالاتر از بازار کسب کنند.
چند نکته کلیدی که هنگام استفاده از رویکرد قدرت نسبی باید در نظر گرفت:
رویکرد فصلی
این رویکرد هدف دارد که در بخشها یا سهام خاصی سرمایهگذاری کند که بر اساس الگوهای عملکردی تکراری در طول زمانهای خاص سال است. این رویکرد به دادههای تاریخی تکیه دارد که نشان میدهد برخی بخشها تمایل دارند در فصلهای خاصی عملکرد بهتری داشته باشند.
به طور خاص، عواملی مانند عادات مصرفکننده، چرخههای تولید کشاورزی و فعالیتهای گردشگری الگوهای تکراری در عملکرد برخی بخشها ایجاد میکنند. با این حال، نکات خاصی باید در این رویکرد مدنظر قرار گیرد:
در رویکرد فصلی، برخی بخشها در دورههای خاصی جذابتر میشوند. برای مثال، بخش کشاورزی و غذا ممکن است در زمان برداشت و زمانی که فعالیتهای کشاورزی در اوج خود است، عملکرد بهتری داشته باشد. مشابه این، بخش انرژی ممکن است در ماههای زمستان با افزایش تقاضا روبهرو شود و منجر به افزایش سهام شرکتهای انرژی شود.
تعطیلات خاص یا دورههای ویژه در طول سال نیز فرصتهای سرمایهگذاری مطابق با رویکرد فصلی را ارائه میدهند. برای مثال، فصل تعطیلات زمان مهمی برای بخش خردهفروشی و گردشگری است.
اثر تقویم اقتصادی در استراتژیهای فصلی اهمیت دارد. برای مثال، "اثر ژانویه" به تمایل سهام به عملکرد قوی در اولین ماه سال اشاره دارد.
رویکرد جغرافیایی
رویکرد جغرافیایی هدف دارد تا شرایط کلان اقتصادی در بازارهای جهانی را تجزیه و تحلیل کرده و تعیین کند که کدام منطقه فرصتهای سرمایهگذاری جذابتری در زمانهای خاص ارائه میدهد. عواملی مانند رشد اقتصادی، ثبات سیاسی، منابع طبیعی، حجم تجارت و نقدینگی بازار در استراتژیهای چرخش جغرافیایی مدنظر قرار میگیرند.
نرخهای متفاوت رشد اقتصادی در مناطق مختلف جغرافیایی به سرمایهگذاران کمک میکند تا مشخص کنند کجا پیشبینی عملکرد قویتری دارند. برای مثال، اگر یک منطقه وارد دوره رشد سریع اقتصادی شود، بخشهای آن منطقه ممکن است پتانسیل سودآوری بیشتری داشته باشند.
ثبات سیاسی در یک کشور یا منطقه نیز عامل اصلی در استراتژیهای سرمایهگذاری جغرافیایی است. عدم ثبات سیاسی ریسکهای سرمایهگذاری در یک منطقه خاص را افزایش میدهد، در حالی که ثبات سیاسی به سرمایهگذاران این امکان را میدهد تا راحتتر در آن مناطق سرمایهگذاری کنند.
برای مثال، ممکن است فرصتهایی در بخش انرژی در خاورمیانه وجود داشته باشد، اما سرمایهگذاری در این منطقه به دلیل عدم قطعیتهای سیاسی ریسک بالاتری داشته باشد. مشابه این، ثبات سیاسی در اتحادیه اروپا میتواند سرمایهگذاری در کشورهای اروپایی را جذابتر کند.
یکی از مزایای عمده استراتژی چرخش جغرافیایی توانایی تحلیل عملکرد بازار مناطق مختلف در زمانهای مختلف است. در حالی که برخی بازارها ممکن است بسته باشند، سرمایهگذاران میتوانند در دیگر بازارها معامله کنند و بدین ترتیب فعال باقی بمانند.
رویکرد بخشهای چرخهای و دفاعی
در این استراتژی، سرمایهگذاران بین بخشهای چرخهای و دفاعی بسته به اینکه اقتصاد در مرحله توسعه یا انقباض است، چرخش میکنند:
بخشهای چرخهای در دوران رشد اقتصادی عملکرد خوبی دارند. این بخشها تمایل دارند زمانی که مصرفکنندگان بیشتر هزینه میکنند، کسبوکارها بیشتر سرمایهگذاری میکنند و فعالیت اقتصادی کلی تسریع میشود، رشد کنند. بخشهایی مانند فناوری، صنایع، خودرو و کالاهای لوکس بخشهای چرخهای محسوب میشوند.
از طرف دیگر، بخشهای دفاعی در دوران رکود اقتصادی و انقباض عملکرد قویتری دارند. این بخشها بر اساس نیازهای مصرفکننده اساسی ساخته شدهاند و حتی در دوران رکود اقتصادی نیز تقاضا برای آنها ادامه دارد. مراقبتهای بهداشتی، انرژی، کالاهای مصرفی ضروری و خدمات عمومی مثالهایی از بخشهای دفاعی هستند.
چگونه میتوانم متوجه شوم که باید پولم را بسته به چرخه اقتصادی کجا منتقل کنم؟
برای تعیین اینکه در کدام مرحله از چرخه اقتصادی هستید، ابتدا باید شاخصهای اقتصادی کلیدی مانند نرخ رشد GDP، تورم، نرخ بیکاری و سیاستهای بانک مرکزی را تحلیل کنید. میتوانید با پیگیری مراحل رشد، اوج، انقباض یا بازیابی در بازار، سبد سرمایهگذاری خود را تنظیم کنید.
کدام بخشها باید در دوران توسعه اقتصادی ترجیح داده شوند؟
در دوران توسعه اقتصادی، بخشهایی که به رشد حساس هستند معمولاً عملکرد خوبی دارند. این شامل فناوری، صنایع، کالاهای مصرفی، املاک و کالاهای لوکس میشود. این بخشها تمایل دارند در دورههایی که هزینه مصرفکنندگان افزایش مییابد، سرمایهگذاری کسبوکارها زیاد میشود و فعالیت اقتصادی عمومی بیشتر میشود، رشد کنند.
بهترین بخشها در دوران رکود کدام هستند؟
در دوران رکود، سرمایهگذاران معمولاً به بخشهای دفاعی مانند مراقبتهای بهداشتی، کالاهای مصرفی ضروری (غذا، نوشیدنیها، محصولات شوینده و غیره) و خدمات عمومی (انرژی، آب، برق) روی میآورند. این بخشها بر اساس نیازهای مصرفکننده اساسی ساخته شدهاند و حتی در دوران رکود اقتصادی تقاضا برای آنها ادامه دارد. بنابراین، این بخشها نسبت به نوسانات بازار مقاومتر هستند.
کدام ابزارهای تحلیل تکنیکال میتوانند در چرخش بخشها استفاده شوند؟
ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، میانگینهای متحرک (MA)، باندهای بولینگر و MACD میتوانند استفاده شوند.
علاوه بر این، مقایسه عملکرد نسبی با شاخصهای بازار گستردهتر میتواند کمک کند تا بخشهایی که عملکرد بهتری دارند شناسایی شوند.
چگونه میتوان چرخش بخشها را در بازار سهام ردیابی کرد؟
شما میتوانید از شاخصها، گزارشهای تحلیلگران و ابزارهای تحلیل تکنیکال برای هدایت تصمیمات خود استفاده کنید. با مقایسه شاخصهای بخشها با شاخص بازار عمومی، میتوانید مشاهده کنید که کدام بخشها در حال کسب شتاب هستند.
علاوه بر این، اخبار بازار و گزارشهایی که بر روندهای بخشها تمرکز دارند میتوانند در اطلاعرسانی استراتژیهای شما مفید باشند.
سیاست مالی مجموعهای از تصمیمات و اقدامات اقتصادی است که دولت برای حفظ ثبات اقتصادی و هدایت اقتصاد در مسیر رشد از آن استفاده میکند.
جزئیاتنقاط محوری یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که به معاملهگران کمک میکنند تا سطوح قیمتی مهمی را شناسایی کنند که بازار احتمالاً در آنها تغییر جهت میدهد
جزئیاتنحوهٔ پردازش معاملات در کارگزاران ECN و STP متفاوت است و تجربههای معاملاتی مختلفی را برای مشتریانشان ایجاد میکنند.
جزئیاتدر کانال تلگرام ما عضو شو و سیگنالهای معاملاتی رایگان رو دریافت کن!
به کانال تلگرام ما بپیوندید!