الگوهای هارمونیک زمانی که همراه با دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند، مزایای منحصر بهفردی برای معاملهگران فراهم میآورند. این الگوها معمولاً پیچیده و دشوار بهنظر میرسند، اما زمانی که بهدرستی استفاده شوند، میتوانند ابزار مؤثری برای شناسایی تغییرات روند یا ادامه روند در بازار باشند.
الگوهای هارمونیک بر اساس حرکت قیمتها که ساختاری خاص و ریاضی دارند، ایجاد میشوند. معاملهگران تلاش میکنند تا با استفاده از این آرایشهای ریاضی، پیشبینیهای دقیقتری در بازارها انجام دهند.
در این مقاله، اطلاعاتی دقیق درباره الگوهای هارمونیک خواهید یافت.
الگوهای هارمونیک یک روش تحلیلی هستند که در آن حرکت قیمتها ساختارهای قابل پیشبینی را بر اساس نسبتهای ریاضی خاص تشکیل میدهند. با استفاده از اندازهگیریهای ریاضی مانند نسبتهای فیبوناچی، این الگوها برای شناسایی نقاط بازگشتی یا ادامه روند قیمت استفاده میشوند.
الگوها معمولاً برای پیشبینی بازگشت روندها و همچنین شناسایی مناطقی که روند کنونی ممکن است ادامه یابد، استفاده میشوند. زمانی که قیمت به سطح خاصی برسد، الگو بهطور کامل در نظر گرفته میشود که بهعنوان سیگنالی قوی برای بازگشت قیمت تعبیر میشود.
الگوهای هارمونیک متنوعی وجود دارند که معاملهگران میتوانند از آنها برای ارزیابی فرصتهای خرید و فروش استفاده کنند. در زیر، رایجترین انواع آنها که توسط معاملهگران استفاده میشوند آورده شده است:
الگوی بت یکی از پرکاربردترین الگوها در تحلیل هارمونیک است. این الگو بهویژه برای پیشبینی دقیق بازگشتهای قیمت در جهت روند مفید است.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، این الگو با نقاط X، A، B، C و D تعریف میشود. برای اینکه الگو کامل شود، نقطه D باید به سطح 0.886 فیبوناچی برسد. زمانی که قیمت به این سطح برسد، معمولاً انتظار بازگشت قیمت میرود.
الگوی ABCD پیشبینی میکند که حرکت قیمتها بهطور متقارن نوسان خواهند کرد و از سطوح فیبوناچی خاص پشتیبانی میکند. این الگو بهویژه برای شناسایی سطوحی که ممکن است قیمت در آنجا اصلاح شده یا بازگشت کند، استفاده میشود.
حرکت A-B معمولاً یک حرکت قوی قیمت است که پس از آن حرکت B-C بهعنوان یک فاز اصلاحی قرار میگیرد. حرکت C-D متقارن به حرکت A-B است و نقطه D معمولاً در سطح 1.618 فیبوناچی از حرکت A-B تکمیل میشود.
نقطه D معمولاً بهعنوان سیگنالی برای ورود یا خروج معاملهگران در نظر گرفته میشود. زمانی که قیمت به نقطه D میرسد، احتمال بازگشت یا ادامه روند بالا میرود.
الگوی گارتلی برای پیشبینی این استفاده میشود که قیمتها پس از گذراندن یک فاز اصلاحی خاص، روند خود را از سر میگیرند. نقاط X، A، B، C و D الگو را تعریف میکنند.
قیمت معمولاً در فاز A-B یک اصلاح قوی را تجربه میکند و در حرکت B-C یک اصلاح ضعیفتر رخ میدهد. حرکت C-D معمولاً بهعنوان نشانهای از ادامه روند تعبیر میشود. نقطه D باید در حدود سطح 78.6% فیبوناچی از حرکت X-A برای تکمیل الگو قرار گیرد.
الگوی پروانه یکی از بزرگترین حرکتهای اصلاحی در میان الگوهای هارمونیک است. این الگو از نسبتهای فیبوناچی برای شناسایی نقاطی که بازار احتمالاً در آنجا قله یا کف تشکیل خواهد داد استفاده میکند.
نمودار نشان میدهد که حرکت A-B یک فاز اصلاحی است که در آن قیمت به سمت جهت اصلی روند بازمیگردد. فاز اصلاحی دوم، حرکت B-C است که معمولاً ضعیفتر است.
مهمترین حرکت الگو حرکت C-D است و نقطه D باید در سطح 127% یا 161.8% فیبوناچی از حرکت X-A تمام شود. قیمت یا در ناحیه اشباع خرید یا اشباع فروش است، طبق این معیارها.
الگوی خرچنگ پیشبینی میکند که یک اصلاح قوی قیمت پس از آن یک بازگشت شدید خواهد داشت. این الگو با نقاط X، A، B، C و D تعریف میشود.
حرکت A-B نشاندهنده یک فاز اصلاحی است که در آن قیمت عقبنشینی میکند، در حالی که حرکت B-C یک اصلاح کوتاهتر را نشان میدهد. حرکت C-D بخش حیاتیترین الگو است.
نقطه D باید در سطح 161.8% فیبوناچی از حرکت X-A تکمیل شود. این سطح بالای توسعه نشاندهنده این است که قیمت به یک ناحیه اشباع خرید یا اشباع فروش رسیده است و سیگنالی برای بازگشت قیمت به معاملهگران میدهد.
الگوی خرچنگ عمیق ساختاری مشابه با الگوی خرچنگ استاندارد دارد اما سطح اصلاحی فیبوناچی عمیقتری را در بر میگیرد. این الگو فرصتهایی را به معاملهگران ارائه میدهد، بهویژه در طی حرکتهای شدید بازار.
قیمت در فاز اصلاحی A-B یک اصلاح قوی را پشت سر میگذارد، اما حرکت B-C اصلاحی کوتاه را نشان میدهد. نقطه D انتظار میرود که در سطح 224% فیبوناچی از حرکت X-A تمام شود. این سطح نشاندهنده این است که قیمت به سطوح بسیار بالا رسیده است.
الگوی 5.0 ساختاری متفاوت از دیگر الگوهای هارمونیک دارد. این الگو بهویژه نشاندهنده این است که بازار پس از یک روند قوی وارد یک فاز اصلاحی خواهد شد و سپس یک روند جدید آغاز خواهد شد.
یک اصلاح قوی در جهت روند اصلی در حرکت A-B نشان داده شده است. یک بازیابی موقتی توسط حرکت B-C نمایان میشود. حرکت C-D احتمال شکلگیری روند جدید را افزایش میدهد. معمولاً در سطح 50% فیبوناچی از حرکت X-A بسته میشود.
الگوی کوسه یک ساختار نسبتاً جدید در تحلیل هارمونیک است که نسبتهای فیبوناچی انعطافپذیرتری را نسبت به سایر الگوها شامل میشود. این الگو برای شناسایی نقاط احتمالی بازگشت در بازار در دورههای نوسانات شدید قیمت استفاده میشود.
حرکت A-B نشاندهنده این است که قیمت اصلاح قویای را پشت سر گذاشته است، در حالی که حرکت B-C نمایانگر تلاش قیمت برای بازیابی است. نقطه D انتظار میرود که در سطح 161.8% فیبوناچی از حرکت X-A تکمیل شود.
الگوی کوسه سریعتر از سایر الگوهای هارمونیک شکل میگیرد و در دورههای نوسانات کوتاهمدت در بازارها با دقت بالا عمل میکند.
حاشیه خطا در الگوهای هارمونیک چقدر است؟
حاشیه خطا در الگوهای هارمونیک بسته به عوامل مختلف متغیر است. اولاً، این که معاملهگر بتواند الگو را بهدرستی شناسایی کند، نقش اصلی را ایفا میکند. استفاده نادرست از نسبتهای فیبوناچی یا استفاده از سطوح اشتباه باعث افزایش حاشیه خطا میشود.
علاوه بر این، شرایط بازار میتواند بر موفقیت این الگوها تأثیر بگذارد. در دورههای نوسانات بالا، حرکتهای قیمت میتوانند غیرقابل پیشبینیتر شوند و سیگنالهای گمراهکننده ایجاد کنند. علاوه بر این، انجام معاملات قبل از تکمیل الگو میتواند باعث ضرر شود اگر قیمت بهطور غیرمنتظرهای جهت خود را تغییر دهد.
چگونه میتوانم الگوهای هارمونیک را یاد بگیرم؟
شما میتوانید الگوهای هارمونیک را از طریق منابع مختلف یاد بگیرید. کتابهای تحلیل تکنیکال بخشهای مفصلی را توضیح میدهند که چگونه الگوهای هارمونیک کار میکنند، بهویژه کتابهای اسکات کارنی که در این زمینه مفید شناخته میشوند. علاوه بر مطالعه، تمرین نیز کلید است. باز کردن یک حساب آزمایشی در پلتفرمهایی مانند zForex به شما این امکان را میدهد که تحلیلهای خود را بدون ریسک کردن پول واقعی آزمایش کنید و یاد بگیرید چگونه الگوها را تحت شرایط مختلف بازار اعمال کنید.
چگونه میتوانم از سیگنالهای اشتباهی در الگوهای هارمونیک جلوگیری کنم؟
بهترین روش برای جلوگیری از سیگنالهای اشتباهی این است که از الگوهای هارمونیک بهتنهایی استفاده نکنید. با پشتیبانی سیگنالها از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال، استراتژی معتبرتری ایجاد میشود. برای مثال، ترکیب الگوها با نوسانسازهایی مانند RSI (شاخص قدرت نسبی) کمک میکند تا نواحی اشباع خرید یا اشباع فروش شناسایی شوند و ارزیابی بهتری از سیگنالهای الگو انجام گیرد.
علاوه بر این، توجه به جهت روند اهمیت زیادی دارد. هماهنگ کردن الگوهای هارمونیک با روند کلی بازار به حذف سیگنالهای اشتباهی کمک میکند. همچنین، میتوان از شاخصهای حجم برای تأیید اعتبار الگو استفاده کرد؛ الگوهایی که با حجم کم تشکیل میشوند معمولاً سیگنالهای ضعیفتری تولید میکنند.
چرا الگوهای هارمونیک به نسبتهای فیبوناچی متکی هستند؟
نسبتهای فیبوناچی نشان میدهند که قیمتها در روند ممکن است در کجا اصلاح یا بازگشت کنند. الگوهای هارمونیک از این نسبتها برای پیشبینی سطوح خاص اصلاح یا نقاط توسعه در بازار استفاده میکنند. دلیل اینکه الگوهای هارمونیک به نسبتهای فیبوناچی متکی هستند این است که این نسبتها در بازارهای مالی و در طبیعت بهطور مکرر مشاهده میشوند. دنباله فیبوناچی در بسیاری از ساختارهای طبیعی و شکلها وجود دارد، و حرکتهای قیمت در بازارهای مالی معمولاً مشابه همان ترتیب طبیعی دنبال میکنند.
آیا الگوهای هارمونیک برای معاملات کوتاهمدت مناسب هستند؟
الگوهای هارمونیک میتوانند برای معاملات کوتاهمدت استفاده شوند، اما معمولاً نتایج مؤثرتری در تحلیلهای بلندمدت تولید میکنند. در معاملات کوتاهمدت، حرکتهای بازار میتوانند سریع رخ دهند، که خطر انجام معامله قبل از تکمیل الگو را افزایش میدهد. با این حال، معاملهگران کوتاهمدت میتوانند بازه زمانی (مثلاً استفاده از نمودارهای دقیقهای) را تنظیم کنند تا الگوهای هارمونیک را اعمال کنند، اما آنها باید احتیاط بیشتری داشته باشند و توانایی تصمیمگیری سریع را داشته باشند.
رایجترین اشتباهات در الگوهای هارمونیک چیست؟
اشتباهات رایج در الگوهای هارمونیک شامل محاسبه اشتباه سطوح فیبوناچی است. رسم صحیح الگوها نیازمند شناسایی دقیق نسبتهای فیبوناچی و سطوح اصلاح است. علاوه بر این، انجام معاملات قبل از تکمیل الگو میتواند باعث ضرر معاملهگران شود. اشتباهات دیگری که رایج است، شناسایی اشتباه الگو و تفسیر نادرست سیگنالهای آنها است.
الگوهای هارمونیک چه زمانی شکست میخورند؟
الگوهای هارمونیک میتوانند به دلیل تغییرات غیرمنتظره در شرایط بازار شکست بخورند. اخبار پیشبینی نشده، رویدادهای اقتصادی یا حرکتهای ناگهانی قیمت میتوانند باعث شکست الگو شوند. علاوه بر این، شناسایی ناقص یا استفاده نادرست از الگو نیز به شکست آن کمک میکند. برای مثال، معامله قبل از تکمیل الگو یا شناسایی نادرست نقاط الگو میتواند باعث ضرر برای معاملهگران شود.
چگونه الگوهای هارمونیک تأیید میشوند؟
تأیید الگوهای هارمونیک معمولاً زمانی انجام میشود که قیمت در نقطهای که الگو کامل میشود (نقطه D) بازگشت کند. با این حال، این بازگشت بهتنهایی ممکن است کافی نباشد؛ باید سیگنالهای اضافی جستجو شود تا تأیید شود که قیمت به روند مورد انتظار ادامه خواهد داد. برای مثال، شاخص RSI که به سطوح اشباع خرید/فروش رسیده یا حرکت قیمت که با حجم بالا پشتیبانی میشود، میتواند اعتبار الگو را تأیید کند.
علاوه بر این، مشاهده اینکه آیا قیمت بعد از تکمیل الگو در جهت مورد انتظار حرکت میکند یا خیر، برای تأیید ضروری است. چنین سیگنالهایی دقت الگو را افزایش میدهند و به معاملهگران اعتماد بیشتری برای باز کردن موقعیتها میدهند.
سیاست مالی مجموعهای از تصمیمات و اقدامات اقتصادی است که دولت برای حفظ ثبات اقتصادی و هدایت اقتصاد در مسیر رشد از آن استفاده میکند.
جزئیاتنقاط محوری یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که به معاملهگران کمک میکنند تا سطوح قیمتی مهمی را شناسایی کنند که بازار احتمالاً در آنها تغییر جهت میدهد
جزئیاتنحوهٔ پردازش معاملات در کارگزاران ECN و STP متفاوت است و تجربههای معاملاتی مختلفی را برای مشتریانشان ایجاد میکنند.
جزئیاتدر کانال تلگرام ما عضو شو و سیگنالهای معاملاتی رایگان رو دریافت کن!
به کانال تلگرام ما بپیوندید!