نقاط پیوت (Pivot Points) ابزارهایی مهم در تحلیل تکنیکال هستند که معاملهگران از آنها برای شناسایی نقاط احتمالی تغییر روند بازار استفاده میکنند. این ابزار با بررسی سطوح قیمتی جلسه معاملاتی قبلی، سطوح حمایت و مقاومت را برای جلسه جاری پیشبینی میکند و به معاملهگران کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
نقاط پیوت یک ابزار تحلیل تکنیکال هستند که برای شناسایی سطوح کلیدی قیمت مورد استفاده قرار میگیرند. این نقاط نشان میدهند که بازار ممکن است در آنها تغییر جهت دهد. محاسبه این نقاط بر اساس بالاترین (High)، پایینترین (Low) و قیمت بسته شدن (Close) جلسه معاملاتی قبلی انجام میشود و بهعنوان یک مرجع برای معاملهگران عمل میکند تا سطوح حمایت و مقاومت را پیشبینی کنند. این ویژگی باعث میشود که نقاط پیوت هم در بازارهای پرنوسان و هم در بازارهای باثبات ابزار مفیدی برای برنامهریزی معاملات باشند.
نقاط پیوت به معاملهگران کمک میکنند تا تشخیص دهند که آیا روند بازار صعودی (Bullish) است یا نزولی (Bearish). این نقاط بهعنوان یک راهنما عمل کرده و به معاملهگران امکان میدهند که احتمال بازگشت قیمت یا شکست سطوح قیمتی را در طول جلسه معاملاتی ارزیابی کنند.
اگر قیمت بالاتر از نقطه پیوت حرکت کند، نشاندهنده روند صعودی است و بیانگر این است که خریداران کنترل بازار را در دست دارند. در این شرایط، قیمت معمولاً به سمت سطوح مقاومتحرکت میکند، جایی که معاملهگران ممکن است اهداف سود خود را تعیین کنند یا به بررسی قدرت بیشتر روند بپردازند.
اگر قیمت به زیر نقطه پیوت سقوط کند، نشاندهنده روند نزولی است و نشان میدهد که فروشندگان کنترل بازار را در اختیار دارند. در چنین شرایطی، قیمت معمولاً به سمت سطوح حمایت، حرکت میکند، جایی که معاملهگران ممکن است برای خروج از معاملات یا بررسی احتمال بازگشت قیمت آماده شوند.
نقاط پیوت یک روش ساده و موثر برای ارزیابی احساسات بازار و برنامهریزی معاملات بر اساس رابطه قیمت با این سطوح کلیدی ارائه میدهند.
روش پنجنقطهای محبوبترین روش برای محاسبه نقاط محوری است. این روش از بالاترین، پایینترین و قیمت بسته شدن جلسه معاملاتی قبلی برای تعیین نقطه محوری و سطوح حمایت و مقاومت مرتبط با آن استفاده میکند.
محاسبه سطوح مقاومت و حمایت:
مقاومت اول = (۲ × نقطه محوری) - پایینترین قیمت
مقاومت دوم = نقطه محوری + (بالاترین قیمت - پایینترین قیمت)
حمایت اول = (۲ × نقطه محوری) - بالاترین قیمت
حمایت دوم = نقطه محوری - (بالاترین قیمت - پایینترین قیمت)
این نقاط میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا روند بازار را بهتر درک کرده و بر اساس آن، تصمیمات معاملاتی دقیقتری بگیرند.
تام دمارک یک رویکرد جایگزین برای محاسبه نقاط محوری ارائه کرده است که بر اساس رابطه بین قیمت باز شدن و بسته شدن جلسه معاملاتی قبلی تنظیم میشود. این روش بهویژه برای معاملهگرانی که به دنبال نقاط محوری پویا و تطبیقپذیرتر هستند، کاربرد دارد.
در این روش، نقاط محوری بسته به اینکه قیمت بسته شدن جلسه قبلی بالاتر، پایینتر یا برابر با قیمت باز شدن باشد، متفاوت محاسبه میشوند. این تکنیک به معاملهگران کمک میکند تا نقاط محوری را با دقت بیشتری در شرایط مختلف بازار تنظیم کنند و به این ترتیب، سطوح حمایت و مقاومت دقیقتری داشته باشند.
شرط | فرمول محاسبه نقطه محوری |
If Open > Close | P = ((high x 2) + Low + Close)) / 4 |
If Open < Close | P= ((Low x 2) + High + Close)) / 4 |
If Open = Close | P= ((High + Low + (Close x 2)) / 4 |
پس از تعیین مقدار نقطه محوری در این روش، از آن برای محاسبه سطوح حمایت و مقاومت روز جاری استفاده میشود. این محاسبات مشابه روش استاندارد هستند، اما با فرمولی متفاوت انجام میشوند. در این روش، سطح حمایت از تقسیم مقدار نقطه محوری بر دو و سپس تفریق بالاترین قیمت حاصل میشود. به همین ترتیب، سطح مقاومت نیز از تقسیم مقدار نقطه محوری بر دو و سپس تفریق پایینترین قیمت به دست میآید.
در روش تام دمارک، نقاط محوری میتوانند بر اساس دادههای هفتگی یا ماهانه نیز محاسبه شوند. در این حالت، بالاترین، پایینترین و قیمت بسته شدن هفته یا ماه گذشته بهعنوان مبنای محاسبات در نظر گرفته میشوند. این روش به جای تمرکز بر دادههای روزانه، روندهای قیمتی را در بازههای زمانی طولانیتر تحلیل میکند. به همین دلیل، معاملهگران میانمدت و بلندمدت که به دنبال تحلیل روندهای کلی بازار هستند، معمولاً از نقاط محوری هفتگی و ماهانه برای تصمیمگیریهای خود استفاده میکنند.
تحلیل نقاط محوری به معاملهگران بینش ارزشمندی در مورد سطوح کلیدی قیمت ارائه میدهد و به آنها کمک میکند تا روندهای بازار را شناسایی کرده و استراتژیهای ورود و خروج خود را بهینه کنند. این ابزار میتواند در معاملات روزانه و معاملات نوسانی به طور مؤثر مورد استفاده قرار گیرد.
معاملهگران روزانه برای تحلیل احساسات بازار و شناسایی سطوح حمایت و مقاومت قابل اجرا در یک جلسه معاملاتی از نقاط محوری استفاده میکنند. آنها اغلب به دنبال واکنش قیمت در نزدیکی این سطوح هستند. اگر قیمت به سطح حمایت نزدیک شده و سپس به سمت بالا بازگردد، این موقعیت به عنوان فرصت خرید در نظر گرفته میشود. در مقابل، اگر قیمت به سطح مقاومت رسیده و سپس کاهش یابد، این نشانهای از فرصت فروش خواهد بود.
زمانی که قیمت یک سطح حمایت یا مقاومت را به سمت بالا یا پایین بشکند، این حرکت معمولاً نشانه شتاب قوی در آن جهت است که به آن شکست قیمت گفته میشود. اگر قیمت از سطح مقاومت عبور کند، این نشانهای صعودی است که میتواند نشان دهد قیمت به سمت سطح مقاومت بعدی حرکت خواهد کرد. برعکس، اگر قیمت به زیر سطح حمایت سقوط کند، این نشانهای نزولی است که میتواند سطح حمایت بعدی را به عنوان هدف جدید مشخص کند.
معاملهگران نوسانی از بالاترین، پایینترین و قیمت بسته شدن هفته گذشته برای تعیین نقاط محوری و سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند. این نقاط به عنوان مرجع حرکت قیمت در هفته آینده عمل کرده و در بازارهای دارای روند مشخص، به شناسایی مناطق بازگشت قیمت و نقاط شکست احتمالی کمک میکنند.
همچنین، تحلیلگران میتوانند از نقاط محوری برای پیشبینی سطوح حمایت و مقاومت بلندمدتتر استفاده کنند. اگر قیمت به سطح مقاومت هفتگی نزدیک شده و سپس کاهش یابد، معاملهگران نوسانی ممکن است وارد یک موقعیت فروش شوند. در مقابل، اگر قیمت از سطح حمایت هفتگی بازگردد، این میتواند سیگنالی برای ورود به یک معامله خرید باشد.
اگرچه نقاط محوری ابزارهای تحلیلی قدرتمندی هستند، اما ترکیب آنها با سایر اندیکاتورهای تکنیکال میتواند دقت و کارایی آنها را افزایش دهد. استفاده از این نقاط در کنار ابزارهایی مانند سطوح بازگشتی فیبوناچی، میانگینهای متحرک و الگوهای کندلاستیک میتواند دید جامعتری از شرایط بازار ارائه دهد.
نقاط محوری، سطوح کلیدی حمایت و مقاومت را مشخص میکنند، در حالی که سطوح بازگشتی فیبوناچی مناطق بالقوه بازگشت قیمت را در یک روند نشان میدهند. هنگامی که یک نقطه محوری با سطحی از فیبوناچی همپوشانی داشته باشد، این موضوع احتمال بازگشت قیمت یا شکست روند را تقویت میکند. معاملهگران معمولاً به این همگرایی توجه ویژهای دارند، زیرا میتواند نشانهای از یک سطح قیمتی مهم در بازار باشد.
فرض کنید جفت ارز یورو/دلار (EUR/USD) به یک نقطه محوری در سطح 1.1000 نزدیک میشود که بهطور همزمان با سطح بازگشتی ۵۰ درصد فیبوناچی از روند قبلی همپوشانی دارد. در چنین شرایطی، بسیاری از معاملهگران این سطح را به عنوان حمایت قوی در نظر گرفته و به دنبال فرصتهای خرید خواهند بود، زیرا احتمال بازگشت قیمت از این نقطه بیشتر میشود.
میانگینهای متحرک به معاملهگران کمک میکنند تا جهت کلی روند بازار را تعیین کنند. زمانی که قیمت بالای میانگین متحرک قرار دارد و همزمان از نقطه محوری عبور میکند، این حرکت نشاندهنده شتاب صعودی است. از سوی دیگر، اگر قیمت پایینتر از میانگین متحرک قرار داشته باشد و از نقطه محوری به سمت پایین عبور کند، احتمالاً روند نزولی در بازار تقویت خواهد شد.
برای مثال، فرض کنید یک معاملهگر در حال بررسی طلا (XAU/USD) متوجه میشود که قیمت بالای میانگین متحرک ۵۰ روزه تثبیت شده و همزمان سطح مقاومت اول را شکسته است. این شرایط نشاندهنده شتاب قوی صعودی است و میتواند سیگنال ورود به یک موقعیت خرید را تأیید کند.
الگوهای کندلاستیک مانند دوجی، پوشای صعودی یا چکش میتوانند بینش ارزشمندی درباره حرکات قیمت و احساسات بازار ارائه دهند. هنگامی که این الگوها در نزدیکی نقاط محوری شکل میگیرند، میتوانند تأییدی برای بازگشت قیمت یا شکست سطوح حمایت و مقاومت باشند.
برای مثال، اگر یک الگوی چکش صعودی در نزدیکی سطح حمایت اول (S1) شکل بگیرد، این نشانهای از یک بازگشت قوی به سمت بالا خواهد بود، زیرا فشار خرید افزایش یافته است. از سوی دیگر، اگر یک الگوی پوشای نزولی در نزدیکی سطح مقاومت اول (R1) ظاهر شود، این میتواند تأییدی بر رد شدن قیمت از سطح مقاومت و آغاز یک حرکت نزولی باشد. معاملهگران از این ترکیب برای تصمیمگیری بهتر در ورود و خروج از معاملات استفاده میکنند.
در اینجا میتوانید ببینید که نقاط محوری چگونه با حرکات قیمت در یک نمودار فرضی پوند/دلار (GBP/USD) تعامل دارند. سطوح نقطه محوری (PP)، مقاومت اول (R1) و حمایت اول (S1) روی نمودار مشخص شدهاند. یک الگوی کندل پوشای نزولی در نزدیکی R1 برجسته شده است که نشاندهنده احتمال بازگشت قیمت به سمت نقطه محوری (PP) است.
نقاط محوری به دلیل سادگی و کارایی یکی از ابزارهای پرکاربرد در تحلیل تکنیکال محسوب میشوند. اما برای درک بهتر کاربرد عملی آنها، بیایید نگاهی دقیقتر به مزایا و محدودیتهایشان داشته باشیم.
یکی از مزایای اصلی نقاط محوری این است که تنها با استفاده از بالاترین، پایینترین و قیمت بسته شدن جلسه معاملاتی قبلی محاسبه میشوند که این موضوع آنها را به ابزاری ساده و قابل محاسبه تبدیل میکند. علاوه بر این، نقاط محوری را میتوان در بازارهای مختلف مانند فارکس، کالاها، سهام و شاخصها به کار برد. همچنین، این سطوح در چارچوبهای زمانی مختلف مؤثر هستند و میتوان از آنها در معاملات روزانه و نوسانی استفاده کرد.
با این حال، نقاط محوری دارای محدودیتهایی نیز هستند. در بازارهای بسیار نوسانی، ممکن است این نقاط همیشه دقت کافی نداشته باشند. از آنجا که محاسبات آنها بر اساس دادههای گذشته انجام میشود، همیشه شرایط فعلی بازار را بهطور دقیق منعکس نمیکنند. همچنین، در بازارهای دارای روند قوی، قیمت ممکن است بهطور مداوم از سطوح محوری عبور کند بدون اینکه بازگشتی داشته باشد، که این امر قابلیت اطمینان نقاط محوری در تحلیل بازار را کاهش میدهد.
افزودن اندیکاتور نقاط محوری به پلتفرمهای معاملاتی مانند MT5 یا cTrader بسیار ساده است.
در برخی موارد، ممکن است لازم باشد که این اندیکاتور را از بازار آنلاین پلتفرم معاملاتی دانلود کنید. برای متاتریدر ۵ (MT5) میتوانید از این لینک استفاده کنید:
MetaTrader 5 Pivot Points Indicator
برای اضافه کردن نقاط محوری در پلتفرم معاملاتی خود، مراحل زیر را دنبال کنید:
۱. وارد حساب کاربری خود در پلتفرم معاملاتی شوید.
۲. دارایی موردنظر خود را برای تحلیل انتخاب کرده و نمودار آن را باز کنید.
۳. به بخش اندیکاتورها بروید، روی Insert کلیک کنید و سپس گزینه Indicators را انتخاب کنید.
۴. از لیست موجود، اندیکاتور نقاط محوری را انتخاب کرده و تنظیمات مربوط به بازه زمانی را اعمال کنید.
پس از انجام این مراحل، نقاط محوری روی نمودار ظاهر شده و میتوانید از آنها برای تحلیل روند بازار و تعیین سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنید.
سیاست مالی مجموعهای از تصمیمات و اقدامات اقتصادی است که دولت برای حفظ ثبات اقتصادی و هدایت اقتصاد در مسیر رشد از آن استفاده میکند.
جزئیاتنحوهٔ پردازش معاملات در کارگزاران ECN و STP متفاوت است و تجربههای معاملاتی مختلفی را برای مشتریانشان ایجاد میکنند.
جزئیاتدر کانال تلگرام ما عضو شو و سیگنالهای معاملاتی رایگان رو دریافت کن!
به کانال تلگرام ما بپیوندید!